دل نوشته های پرنده مهاجر |
|||
چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:عافانه,شاعرانه,مطالب ,جذاب,دکتر,علی,شریعتی,سخن بزرگان,سخن های بزرگ, :: 8:42 :: نويسنده : nima mahmoodi
نسیم دانه را از دوش مورچه انداخت... مورچه دانه را دوباره بر دوشش گذاشت و به خدا گفت: " گاهی یادم میرود که هستی ، کاش بیشتر نسیم می وزید...چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:عارفانه,شاعرانه,مطالب ,جذاب,دکتر,علی,شریعتی,سخن بزرگان,سخن های بزرگ,بهترین,زیبا,زیباترین, :: 8:14 :: نويسنده : nima mahmoodi
آدمهای ساده را دوست دارم، همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند، همان ها که برای همه لبخند دارند، همان ها که همیشه هستند برای همه هستند، آدمهای ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعتها تماشا کرد؛ عمرشان کوتاه است! بسکه هر کسی از راه میرسد یا ازشان سوءاستفاده میکند یا زمینشان میزند یا درس ساده نبودن بهشان میدهد، آدمهای ساده را دوست دارم، آنان که بوی ناب " آدمی " میدهند چهار شنبه 10 اسفند 1390برچسب:عافانه,شاعرانه,مطالب ,جذاب,دکتر,علی,شریعتی,سخن بزرگان,سخن های بزرگ, :: 16:26 :: نويسنده : nima mahmoodi
اکثر ما نخواسته و ندانسته وقایع زندگیمان را جذب می کنیم. معتقدیم کنترلی روی آنها نداریم، افکار و احساس هایمان به صورت خودکار عمل می کنند؛ در نتیجه همه چیز را ناخودآگاه و ناخواسته جذب می کنیم. باب دویل پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:عافانه,شاعرانه,مطالب ,جذاب,دکتر,علی,شریعتی,سخن بزرگان,سخن های بزرگ, :: 9:0 :: نويسنده : nima mahmoodi
با نگاه پست همه چیز را می توان ننگ شمرد حتی مهر مادر به فرزند را ... حکیم ارد بزرگ ادامه مطلب ... پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:عافانه,شاعرانه,مطالب ,جذاب,دکتر,علی,شریعتی,سخن بزرگان,سخن های بزرگ, :: 8:58 :: نويسنده : nima mahmoodi
حکیم فردوسی توسی :
پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:عافانه,شاعرانه,مطالب ,جذاب,دکتر,علی,شریعتی,سخن بزرگان,سخن های بزرگ, :: 8:46 :: نويسنده : nima mahmoodi
سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:عافانه,شاعرانه,مطالب ,جذاب,دکتر,علی,شریعتی,سخن بزرگان,سخن های بزرگ, :: 11:40 :: نويسنده : nima mahmoodi
هيچ كدام از ما نميتواند ديروزش را تغيير دهد، ولي همهي ما ميتوانيم فرداي خود را تغيير دهيم.((كولين پاول)) درباره وبلاگ این پرنده مهاجر همیشه عاشق پرواز حالا با بالی شکسته میخونه چه غمگین آواز توی یک هجرت جمعی دست بیرحمه صیاد اونو از جفتش جدا کرد با تنهایی آشنا کرد نجوای دو جفت عاشق روی شاخه های تنها شعری عاشقانه بود صدای قشنگ بالش تو فضای بی کرانه بهترین ترانه بود حالا تنها حالا خسته با دلی از غم شکسته بی صدا تر از همیشه با خودش تنها نشسته با صدای غم گرفتش شعر تنهایی میخونه سوز غمگین صداشو اونی که تنهاست میدونه ************* از اینکه به کلبه درویشی من اومدین بسیار خوشحالم. من نیما متولد 1366هستم پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||
|